کافه بلاگ

تبلیغاتــــ advertising

آخرین مطالب سایت کافه بلاگ


سپاهان درب
اطلاعیه‌پذیرش دوره‌های ‌‌MBA و ‌ DBA‌دانشگاه‌تهران‌
هشت سال گذشت تا دولت به ایستگاه انقلاب اقتصادی رسید!
تفسیری بر حضور مقامات اروپایی در تحلیف روحانی

هر زمان صحبت از طراحی های اداری می شود ، همه به یاد رنگهای قهوه ای ، کرم و مشکی می افتند با همان مبلمان های منضبط و حال و هوای خشک. اغلب طراحان داخلی اینگونه فضاها نیز ، در تلاشند از این معیار دور نشوند و در طول طراحی آن را حفظ می نمایند.طراحی چهارچوب دارد، اما خلاقیت در آن سقفی ندارد. دست و پای خود را در طراحی نبندید.ذهن خود را رها کنید.خودتان را در فضایی که می خواهید طراحی کنید قرار دهید. نیازهای شما چیست ؟چگونه عملکرد بهتری درآن فضا خواهید داشت؟چه رنگی به شما پویش بالاتری میدهد؟فعالیت های شما در چه بستر حرکتی روان تر خواهد بود؟ کمی ساختار شکنی بد نیست،البته فراموش نکنید این پرواز دادن ذهن ، شما را از کاربری اصلی فضا دور نسازد. ذهن معمارانه خود را تربیت کنید در حیطه ایی که شما برایش تعریف می کنید قدم بزند و خلق کند. برای درک بهتر این مطلب تصاویر قبل و بعد از طراحی یک فضای اداری را مشاهده نمایید تا دریابید چگونه خلاقیت در استفاده از رنگ سبز و بافت چوب، یک فضای قدیمی و سرد را به دفتر کار گرم و دلپذیری بدل نموده

ادامه مقاله دکوراسیون داخلی فضاهای اداری را اینجا بخوانید

درباره نویسنده: شرکت فنی و مهندسی آتیه طراحان تاسیس 1387، در زمینه طراحی و اجرای سازه های معماری، دکوراسیون داخلی، طراحی و اجرای انواع نما، سقف کاذب. سازه های نمایشگاهی و همچنین اجرای تخصصی محصولات ساخت و ساز خشک(کناف) فعالیت دارد. شرکت با تیم طراحی با تجربه و گروه اجرایی متخصص و کار آزموده، همواره در تلاش است، طراحی های خلاقانه و زیبا را همراه با دقیق ترین برآوردها و محاسبات اجرایی هماهنگ نموده و در نهایت اثری را با بالاترین کیفیت ساختاری و بصری به نمایش درآورد. شعار آتیه طراحان همواره صداقت و اعتماد متقابل بوده و میباشد.

آدرس سایت: atidecor.com

223498_10150166340200959_3

مرا

احاطه کرده اند

در های  بسته

جاده های نا تمام

تفنگی روی شقیقه

که دستور رفتن

بندی بر پا

که تمنای بودن

 .

.

یک جا بایددست شست

یک جا باید دل کند

پشت بر هر آنچه که خاستنی است

.

.

 

دست هایم را شسته ام

دلم را

اما چه کنم؟

رنگت از دل …

نمی رود که نمی رود



منبع : http://www.cafeblog.ir

.

..

 

بویت را باد می آورد
برق چشمانت را هر صبح خورشید
رویت نهفته در ماه
پیچ و تاب موهایت
موج های دریا
وه که  چه آرامم می کنند

دوست داشتن شرح ندارد
دلیل هم!
وقتی کسی را دوست داری
دوستش داری
بی هیچ دلیلی
توضیح بیشتر می شود گزافه!

 

– – – – – – – — – – – – – – – – – –  – – – –  – – – –

+ این روز ها اگر مشغله هم مجال دهد، حس و حال نوشتن نیست!


منبع : http://www.cafeblog.ir

scarecrow

کلاغ ها

می آیند و می روند

دانه می خورند

غار غار می کنند و پوزخند می زنند

آغوش گشوده ای برایشان

 .

نه توان دیدنم هست و

نه پای رفتنم

 .

مترسکم سر جالیز شما !

.

.


منبع : http://www.cafeblog.ir

131762198_crime_01_429120c

تو فرشته ای

سمبلی از برای زیبایی

چشمانت

تنت

همه و همه

تداعی گر هر چه خوبی است

 .

من اما خسته ام

از تو، خودم

از در و دیوار و هرچه هست ….خسته ام

من نیاز مبرم دارم تا بمیرم…



منبع : http://www.cafeblog.ir

.

.

bird-in-cage

ما را برای رفتن ساخته بودند
روحمان به ماندن عادت نداشت

اگرچه پاها مانده در گل
روحمان اما پر می کشید
برای رفتن

ما اسارت کشیدیم
اما
در آرزوی رفتن
روزگار گذراندیم

دلمان پر میزد برای رفتن اما
اسیر قفس بود

 

منبع : http://www.cafeblog.ir

short-love

این روز ها

دوست داشتن

مسافری بیش نیست

روی لب

سریع می آید و سریع تر می رود

 .

 قلب ها گریزان

از دوست داشتن

 .

عاشقانه ها بوی هوس می دهند

دوستت دارم ها بوی دروغ

ته نگاه عاشق

یک دنیا حرف

هرچیزی اما

جز عشق

و چه حیف!

 .

 .

  دروغ چرا

به احساس نداشته مان می بالیم

 

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

+ این روز ها دست هم که یاری نوشتن کند دل ساز ناسازگاری کوک می کند…

++ موسیقی زمینه این پست آهنگ لالایی کاری از گروه نور و از آلبوم آلبا

گروه نور متشکل از چهار خواننده سبک قرون وسطا، یک خواننده کرد و فارسی زبان و مجموعه ای از سازهای ایرانی و کلاسیک اروپایی است که محور اصلی آن، کاربرد مضامین مشترک موسیقایی و فرهنگی غرب و شرق است. متون مذهبی قرون ۹ الی ۱۳ میلادی، اشعار عارفانه مولوی، حافظ و با باطاهر همچنین ترانه های فولکلورکردی، ساختار آوازی این مجموعه را تشکیل می دهند. ضبط این آلبوم در قلعه تاریخی اردشیر بابکان انجام شده است.

 

منبع : http://www.cafeblog.ir

Willow-Tree-Happiness-Figurine

شاید خیلی دور

شاید خیلی نزدیک

بار ها گفته ام

جاده ها ملاک مناسبی نیستند

برای سنجش فاصله ها

 

گیرم که تو آن گوشه ی دنیا و من… این گوشه

در آغوشم جا گرفته ای انگار

وقتی هر تصویر و اتفاقی

هر لحظه

 فریاد می کند

خاطره ای مشترک را

 

وقتی روحمان در هم گره خورده

وقتی هر ثانیه وجودت را حس می کنم

فاصله چه معنا می دهد؟

 

اینجا نیستی

اما شاید بشود گفت نزدیکی

نزدیکتر از نزدیک

و این نزدیکی اگرچه شیرین

اما به غایت کلمه سخت است و جان فرسا…

 

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

منبع : http://www.cafeblog.ir

ارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۰۰ ب.ظ
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید

 

 

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ی ماه فرو ریخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید : تو بمن گفتی

ازین عشق حذر کن.. .

لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب  آیینه عشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن

با تو گفتنم حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو بمن سنگ زدی  من نه رمیدم  نه گسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم  همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

  نتوانم  ..

 

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم

نگسستم  نرمیدم

رفت در ظلمت غم  آن شب و شبهای دگر هم

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم

بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

 

شاعر : فریدون مشیری

 


کافه بلاگ
کافی شاپ


امروز میخوام برم کافی شاپ سر خیابون

یه کار خوبی انجام دادم که واقعا لیاقت جایزه داره

یه فکری به سرم زد که شاید خوشایند خیلی ها از جمله خودم باشه و شایدم ...

اما انجامش دادم ... ( آره )

پیش خودم گفتم چند روزه اومدم اینجا و با نویسنده های جالب با نوع نگاه های متفاوت روبرو شدم , پس چرا من چیزی ننویسم ...

بشرطی که هربازدید کننده ای که این پست و میخونه فارق از آشنایی و رودربایستی , یک نظر کوچولو بده شاید منم نویسنده خوبی بشم شایدهم ...

خدارو چدیدی ... !؟

حالاکه قراره اینجوری پیش بره بزار بره ...

امروز میخوام برم کافیشاپ سر خیابون اما نگفتم چی میخوام سفارش بدم ... !؟

دونستنش زیاد سخت نیست.

یه فنجان Dubbel ERC سفارش میدم ( دبل کافی اسپرسو رویال ) مثل همیشه

کمتر کافیشاپی و دیدم از این نوع قهوه سرو کنه حتی کمتر آدمی و دیدم تحمل نوشیدنش و داشته باشه , واقعا تلخه و مزش تا ساعت ها توی دهان میمونه .

هرنوع قهوه با هر طعم و عطری که داره واقعا ارزش یک بار امتحان و داره ...

خوب اینم همون کاری که استحقاق جایزه رو داره ...



پ.ن : واقعا کار سختی بود !!! آفرین به همه اونهایی که هروز ساعت ها اینکارو با جون و دل انجام میدادن و میدن.




صفحات سایت
i> http://pnuna.avaxblog.com/
  • http://wp-theme.avaxblog.com/
  • http://niushaschool.avaxblog.com/
  • http://miiniikatahamii.avaxblog.com/
  • http://sheydaw-amirhoseiwn.avaxblog.com/
  • http://akhbar-irani.avaxblog.com/
  • http://tanzimekhanevadeh.avaxblog.com/